گر ایران زمین بختیاری نداشت گمانم که از بخت یاری نداشت... شیوند.بختیاری.اورک آخرین مطالب
نويسندگان چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 15:40 :: نويسنده : علی شیوندی و...
مهدی خان اورک یا مهدی سمال (چون نام پدرش اسماعیل بوده که در بختیاری تلفظ میشود سمال) یکی از پهلوانان نامی قوم لر بوده .وی دارای بدنی قوی و مانند تمامی مردان لر شهامتی زیاد بود. از دلیریهای وی حکایات زیادی نقل شده و البته خدمات زیادی به مردمان لر در طول عمرش کرد. اما دلاورانهترین اتفاق زندگی اش برمی گردد به حدود 80 سال در اوایل قرن اخیر زمانی که گروه راهزن و چپاول گر قدرتمندی به بعضی مناطق لرنشین ازجمله بختیاری ها، کهگلویه و بویر احمد و ممسنی و... شبیخون می زدند. به این شیوه که غافلگیرانه به روستاها و اماکن دیگر حمله می کردند و آنها را وادار به تسلیم می کردند و سپس تمام دار و ندار و دسترنج مردم را سوار بر اسب می کردند و می بردند و اگر کسی هم مقاومت می کرد بخاطر تعداد زیاد راهزنها و قدرت آنها ناچار کشته می شد. آنها یک روز به روستایی که مهدی اورک در آن زندگی می کرده به نام گل بامکی که حدودا در اطراف ایذه و اردل میباشد هجوم می برند. اما در بدو ورود با مقاومت برخی از مردان روستا از جمله برادران و پسر عموهای او روبرو می شوند بعد از دقایقی درگیری چند تن از مردان روستا از جمله تمامی برادران مهدی خان کشته می شوند و غائله می خوابد.مردم روستا تسلیم می شوند.و آنها دهکده را غارت می کنند.و سوار اسب می کنند و یک قافله بار می کنند و دهکده را ترک می کنند. در این حین کسی برای مهدی خبر برده بود و او با عجله به دهکده برگشته بود.زمانی که برمی گردد جسد بی جان برادرانش را می بیند. وی که آتش انتقام درونش شدیدا زبانه می کشد.با چاقویی که دارد قسمتی از گردن برادرانش را پاره میکند و خون برادرانش را می مکد و می خورد.(این یکی از رسمهای قدیمی لرها میباشد که سابقهٔ بسیار کهنی دارد و در زمان ایلامیان و هخامنشیان هم بوده.که هر کس که جسد کسی جلویش در خاک افتاده باشد و بخواهد انتقامش را بگیرد از خون او مقداری به نشان این که نگذارد خون او پایمال شود می مکید.این رسم در میان شیرمردان لر رایج بوده و هست.) از جا بلند میشود و چون منطقه را خوب می شناخته میان بر می زند و بر سر راه آنها در درهای کمین می کند.در سیاهی یک درخت تاک سنگر می گیرد و زمانی که غافله غارتگران وارد دره میشود آنها را به تیر می بندد او چنان تیرانداز ماهری بود که کمتر تیرش خطا می رفت.البته او در چنان جای خوبی استتار کرده بود که راهزنان هرچه به اطراف نگاه می کردند نمی فهمیدند او کجاست و او در کمال خونسردی در تاریک درخت تاگ به شکار راهزنان می پرداخت. فقط دو نفر از راهزنان توانستند از دره فرار کنند که البته مهدی خان آنها را با اسب دنبال کرد و بعد از مدتی فرار گریز آنها را گیر انداخت و آن دو را نیز کشت. و او نه تنها انتقام برادرانش را گرفت بلکه مال چند روستا را نیز به دست صاحبانش برگرداند. بعد از این واقعه از سوی اکثر طوایف بختیاری و خوانین بختیاری برای هدیه و جایزه فرستاده شد.چنانکه سردار جنگ بختیاری درتشکر نامهای که برای او فرستاد او را شجاعترین پهلوان بختیاری نامید. نظرات شما عزیزان:
از آسلطان علی اورک هم بنویسید.وبگوئید مهدی خان از کدام تیر و طایفه می باشد؟
سلام.از آسلطانعلی اورک هم بنویسید .باسپاس
با تشکر .دست تمامی کسانیکه راجع به بزرگان بختیاری حقیفت را مینویسند میبوسم
پيوندها
|
|||||||||||||||||||
![]() |